مبانی نظری و پیشینه عوامل اجتماعی و رضایت شغلی کارکنان
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 145 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
مبانی نظری پژوهش
امروزه اندیشمندان و صاحبنظران حوزه علوم اجتماعی بر جایگاه رضایت شغلی کارکنان اهمیت فراوانی داده و آن را به عنوان یکی از معتبر ترین شاخه های تعالی جویی سازمانی معرفی نموده و نیز بر نقش آن به عنوان کلید حمایتی تحقق اهداف توسعه در ابـــعاد گروهی و ســازمانی بســـیار تأکید می ورزند. رویکردهای نوین حاکم بر دنیای جدید سازمان و مدیریت شامل : کارمند محوری، رقابت جویی، نتیجه گرایی و... نیز ضرورت توجه مضاعف به رضایت شغلی کارکنان را خاطر نشان می سازد. چنانچه کیفیت جویی مهمترین عامل بقاء، پویایی ،تحول و تعالی در حوزه مدیریت دانسته شده است. در این پژوهش جنبه مدیریت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان ، پایه و اساس تحقیق را تشکیل می دهد. و تمرکز بر سه اصل توسعه، سازمان (روزنامه همشهری ) و رضایت شغلی کارکنان است. مدیران ارشد ،تحلیل فلسفه وجودی ، دورنما و رسالت موئسسه و فرایندهای کلیدی را تعیین می کنند. در راستای تحقق رسالت سازمان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات کارکنان، صاحبان فرآیندهای کلیدی با مدیران ارشد سازمان همراه و همگام می شوند. برآیند دو حرکت از بالا به پایین، و از پایین به بالا موجب دگرگونی و تحول اساسی سازمان خواهد بود. تداوم این حرکت و حمایت آن دو از یکدیگر به نهادینه شدن رضایت شغلی خواهد انجامید.
هر سازمانی به کارکنان خود وابسته است و باید نیازهای حال و آینده آنان را درک نماید. و نیازمندی های مدیران و کارکنان عالی رتبه خود را برآورده نماید. علاوه بر ایــن سازمان ها باید برای عبور از انتظارات و نیازهای کارکنان خود برنامه ریزی و تلاش نمایند. هدف کلیه تلاش های مدیران در سازمان در جهت بهبود و حفظ کیفیت عملکرد و جلب رضایت کارکنان از کار خویش با کمترین هزینه است.که این کارکنان به کارکنان درون و برون سازمانی تقسیم می شوند و کارکنان در داخل سازمان به عنوان مشتری تعریف شده اند. کارکنان کلید موفقیت طرح های سازمانی می باشند. اگر چه کارکنان سهم بسیار اندکی در مشکلات مربوط به کیفیت و عملکرد موئسسه دارند. ولی نقش بسزایی در ارتقای بازدهی و سودآوری توسعه دارند. کارکنان سرمایه اصلی سازمان مربوطه می باشند. آنها کارها را انجام می دهند، بنابراین مشارکت آنان در تحقق اهداف امری است حیاتی. اگر نزدیکترین افراد به فرآیندها در تحلیل عملکرد و تصمیم گیری مربوط به ارتقای آن دخالت داشته باشند، ارتقای مستمر کیفیت عملی خواهد شد. بنابراین می توان ادعا نمود که مهم ترین سرمایه سازمان ها، نیروی انسانی شاغل در آنهاست.